به نام هستی بخش
یادداشتی بر اجرای شهر غصه
شامگاه هفتم اردیبهشت ۱۴۰۴ شمسی در خانه جوان یزد به تماشای اجرای نمایش شهر غصه به نویسندگی آقای نبویان و کارگردانی آقای علی جاور می نشینیم که در حد اندک بضاعت قلم به تحلیل نمایش مذکور می پردازم.
ابتدا عنوان نمایش (شهر غصه) با توجه به درونمایه متن و قالب و ژانر نمایش خیلی همخوان نیست. نمایش طنز عنوانی همراه با غصه همخوانش نیست. راستی چرا شهر غصه ؟... توجیه دارد از نگاه امیرکبیر قصه شهری که رویتش می نماید غصه دارست. اما همین شهر شگفت زده نیز می نماید و میشد شهر عجیب هم عنوان نمایش باشد!! بگذریم منطقی را بحث در الفاظ نیست!!
و اما متن شهر غصه ،
در یک جمله نثر زیباست چرا که جملات با وزن و آهنگش نشان می دهد نویسنده ادبیات را می شناسند با شعر و شاعری و آهنگ جمله و کلمه بخوبی آشناست که ورزیده است و قلمش بخوبی سحر و افسون کلام می داند و به ما می نمایاند در کوتاهترین عبارت حال و هوای شخصیت هایش که البته به تیپ نزدیکترند و هنر نویسنده ما متمرکز در همین استفاده از عبارات هموزن و آهنگین است.
این نقطه قوت اما وقتی به اوج می رسد که ایده زیبایی نیز در بستر نمایش مستترست و آن هم نگاه زیبای نویسنده از یک شخصیت تاریخی به نام امیرکبیر و آمدنش به فضای امروز جامعه ....
علی ای حال این نقطه قوت و قدرت نویسنده به شکل گیری یک درام نمی انجامد و روایت را در حد روایت آنهم با تیپیکال آدمهایش در فضای استعاره از سطح فراتر نمی بینیم بدلیل عدم شخصیت پردازی مناسب و متناسب مضمون و بسنده نمودن به کمدی کلام که در برخی موارد تکرارها نازیباست مثل کلمه مسترد و چند باره گفتن کلمه مستراح از ایفاگر نقش لمپن جامعه ، اگر چه تضادها که عنصر اساسی در خلق کمدیست در متن بخوبی لحاظ شده است ادبیات فاخر در مقابل لحن و کلام آدمهای سطحی.. در مجموع متن آگر چه قصه سرراستی ندارد و درامی شکل نمی دهد و از همه مهمتر ورود به یک شخصت تاریخی «امیرکبیر»یک ریسک محسوب می شود که با جسارت به طرح چنین شخصیتی پرداخته است که با ذهنیت هر مخاطبی سازگار نیست، اما بدلیل تبحر نویسنده در بهره گیری از ادبیات فاخر و ایده زیبا متن قابل تامل است .
و اما کارگردانی اثر که اینجا کفه ترازو بسیار سنگین تر است. علی آقای جاور که از اولین کارگردانیش «این خانه سیاه است» بیست و دو سال می گذرد.(سال ۱۳۸۲) نشان می دهد سال ها تلاش و تحصیلش و هم اکنون استادیش در رشته تاتر دانشگاه باری به هر جهت نبوده و حسن انتخابش و هدایت صحیح بازیگرانی هم وزن با آدمهای قصه اش، بهره گیری سنجیده و به اندازه از موسیقی و تمپو نمایش در مجموع ۵۳ دقیقه شهر غصه را بزیبایی هر چه تمامتر به مخاطب عام و خاصش می نمایاند.
بر خود لازم می دانم از تک تک بازیگران کاربلد و ورزیده و امتحان پس داده ( امین اقای دلپذیر، محمد خیراندیش، رضا بین ابادی و خانم مهشید رحیمی) تشکری بی شائبه داشته باشم. بخصوص بازی زیبای کاراکتر محوری حمیدرضا استادیان و بازی هنرمندانه آرمان بزرگزاده که به وزن اجرا بسیار افزودند.
خوشحالم که بعد از مدت ها نمایشی در ژانر کمدی بقاعده بر صحنه اجرای تاتر یزد می نشیند و می درخشد و به امید تداوم نمایش هایی با ژانر کمدی اما بهره مند از ادبیات فاخر گفتارم را به پایان می رسانم.
و من الله التوفیق
هشتم اردیبهشت ۱۴۰۴ شمسی
یزد، محمدرضا امیرخانی.
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
پنجشنبه 01,مه,2025